مـرد از سر کار برگشت دید زنش خوابه!
تلویزیون رو خاموش کرد،پتو کشید رو سرش
بعد
در گوشش گفت:اِی دروغگو آخرین بازدیدت توی تلگرام یک دقیقه ی پیش بوده
[ یکشنبه 95/3/16 ] [ 11:33 عصر ] [ مسعود سرتق ]
معلم یه نگاهی به من کرد و گفت: چرا درس نخوندی؟
از خجالت سرمو انداختم پایین بعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من
گفت: منو بزن
گفتم: چی؟! گفت: بزن، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه!
به همین برکت اینقدر زدمش اینقدر زدمش،که اگه ناظم نیومده بود کشته بودمش
من روی نوع آموزش خیلی حساسم...
[ شنبه 95/2/4 ] [ 11:7 صبح ] [ مسعود سرتق ]
سلامتی پسری که وقتی دل بست
تا آخرش در رو روی همه بست . . .
کصافط در رو رو خودمنم بست
روانی درو وا کن منم 
[ جمعه 95/1/13 ] [ 1:47 صبح ] [ مسعود سرتق ]
سال نو مبارک
به همه اونایی که سال پیش فیلتر شدنای منو تحمل کردنو
بازم میان بهم سر میزنن
سال خوبی داشته باشید همتون
[ دوشنبه 95/1/2 ] [ 1:29 صبح ] [ مسعود سرتق ]
جالبه وبلاگمو این دفه حذف کرده بودن خخخخخخ
خیلی باحالن این پارسی بلاگیا
همش دنبال راه کارای جدید میگردن که من نباشم
خخخخخ
به مدیریت پارسی بلاگ تبریک میگم در بیرون انداختن من 
خسته نباشی دلاور
بچه ها درسته سرم شلوغه کم میام اما میام
میتونم با یه اسم دیگه بیاما...
اما خوشم میاد با این اسم بیام تا چند نفر حرص بخورن
خخخخخ
من بیمارم ، دست خودم نیست هههههه
[ چهارشنبه 94/12/5 ] [ 11:23 عصر ] [ مسعود سرتق ]
::
